پوشش درایران باستان؟
منزلت زنان در عصر نوسنگی
از حدود 8 هزار سال قبل از میلاد یا دوران نوسنگی و در مرحله کشاورزی و بعد شهرنشینی، نقش زن در امور و مسائل روزمره و مسائل آسمانی مورد توجه بوده است. در اولین قطعات کوچک نقاشی شده از جنس گل پخته که به ندرت تصویر انسانی بر آنها دیده می شود، تنها نقش زن مشهود است. در فلات ایران، در هزاره های دهم و نهم ق.م زن «رب النوع مادر» یا «ایزدبانوی مادر» و «الهه باروری» است که وظیفه اصلی ِوی در طبیعت، آفرینش و زندگی است.
آنها نگهبانان آتش و سازنده ظروف سفالین و فراهم آورنده میوه طبیعی بودند. از این عصر، تعداد زیادی مجسمه سفالین از رب النوع مادر که خدای نعمت و فراوانی است، در دست است. این رب النوع در ایران ماقبل تاریخ پیداشده و همسری داشته است که در آن ِ واحد هم شوهر و هم فرزند او محسوب می شد و در اینجا می توان اساس ازدواج با محارم را در مذاهب اقوام ایرانی جستجو کرد.
در زمان باستان نیز، زنان پارسی منزلت بالایی داشتند؛ چراکه در دوران زرتشت، مقام زنان و مردان یکسان بود و زنان می توانستند به مقام قضاوت، پادشاهی و… برسند. در میان افشاسپندان (فرشتگان) زرتشتی نیز، چندین فرشته نام های مؤنث داشتند که از مرتبه والای زن در آن دوران حکایت دارد.
حجاب قبل از اسلام
تاریخ باستان، تاریخ نظامی و سیاسی است و تحقیق در مورد نوع پوشش و حجاب زنان این دوره، کار آسانی نیست. برای به دست آوردن دلایل محکم باید به منابع موجود از آن دوران اشاره کرد. برپایه متون تاریخی، در تمدن ها و ادیان پیشین جهان، به ویژه در سلسله های مختلف ایران باستان، در دوره ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی، حجاب در میان زنان معمول بوده است و این حقیقت روشن می شود که با ورود اسلام به ایران، حجاب وارد نشده است و حجاب آنان با توجه به شرایط اقلیمی، اجتماعی، کار و پیشه، سبک و اسلوب خاص داشت. آنچه بر صحت این ادعا گواهی دارد، نوع پوشش آنهاست که می توان آن را در دوران باستان از روی کتیبه های به جا مانده در مکان های باستانی(نقش رستم)، تحت جمشید، نقش رجب و…)، ظروف، تندیس ها و مجسمه های محافظت شده در موزه ها و در دوران بعد از اسلام از طریق منابع و کتاب های معتبر مانند شاهنامه فردوسی که آینه تمام نمای فرهنگ ایران زمین است، مشاهده کرد.
شاهنامه، کتاب ملی و حماسی ایرانیان، گرچه مملو از تاریخ حماسی و نظامی ایرانیان باستان است، اما نحوه پوشش زنان آن دوره را نیز در ابیاتی بازگو می کند. با وجود آنکه شاهنامه بیشتر به تاریخ شاهان و شرح جهانداری ها و جهانگشایی های آنان توجه دارد، گوشه هایی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز نشان می دهد و در این میان بارها به «پوشیده رویان» در مورد زنان ایرانی اشاره می کند و چندین بار نیز به حجاب «چادر» اشاراتی دارد و نشان می دهد که زنان ما از زمان های باستان دارای چادر بوده اند.
از شاهنامه چنین برمی آید که از ابتدای تاریخ، یعنی دوران جمشید و فریدون، زنان ایران «پوشیده روی» بوده اند. چنان که در گرفتار شدن دو خواهر جمشید به دست ضحاک می گوید:
دو پاکیزه از خانه جمشید برون آوریدند لرزان چو بید
که جمشید را هر دو خواهر بدند سر بانوان را چو افسر بدند
ز پوشیده رویان یکی شهرناز دگر ماهرویی به نام ارنواز
در داستان هفت خوان اسفندیار آمده است:
ز پوشیده رویان از جاسب پنج برفتند با مویه و درد و رنج
دو خواهر دو دختر یکی مادرش ابا مویه مادر به غم دخترش
فردوسی در موارد متعدد، پوشیده رویان را به «معنی «مادر»، «همسر» و «دختر» خانواده به کار برده است.
زنان اشراف؛ الگویی برای سایر زنان
تندیس های به جامانده از آن دوران، فقط حجاب زنان اشرافی را نشان می دهد که با تطبیق آثار کتبی، سنگ نوشته ها و تندیس ها و با تدبر در منابع مکتوب و آثار برجای مانده از سلسله های باستانی ایرانی، در بررسی نحوه پوشش معلوم می شود که زنان اشرافی نه تنها حجاب خود را رعایت می کردند، بلکه الگویی برای زنان طبقات پایین جامعه بودند و آنها نیز در مجالس عمومی و در منظر مردم پوشیده بیرون می آمدند.
بعضی از منابع موجود معتقدند زنان ایرانی از چادر و روبنده استفاده نمی کردند، ولی از جلوه گری ها و نمایش اندام برهنه پرهیز می نمودند. نقوش برجای مانده از سکه ها، تندیس ها و نقوش به دست آمده از زنان نشان می دهد زنان ایران باستان حجابی نداشتند، ولی پوشیدگی موی و روی، سنت و وجه امتیاز اشراف به شمار می رفته است.
هردوت و استرابون نیز هر دو پوشیدگی زنان طبقات ممتاز ایران قدیم را امری متداول می دانند و آنرا نوعی اشرافیت به شمار می آورند و تأکید می کنند که زنان طبقات دیگر از این در پرده بودن، خود را آزاد می دانستند. اما با توجه به اینکه واژه «چادر»(cvatur)در زبان پهلوی به معنی «لباس» و «پوشش» آمده است، چنین برمی آید که این وازه قبل از ساسانیان نیز کاربرد داشته است. البته مسلماً اگر چادر هم استفاده می شد، به نحو امروزی آن نبوده است.
بررسی پوشاک زنان ایران باستان
پوشاک زنان مادی
زنان مادی موهای بلند داشته اند، و اگر تنوع آرایش مو هم وجود داشته، از دید مردم آن زمان، هیئت کلی زنان مادی به این صورت بوده است. زنان مادی هیچ گونه پوششی برای سر نداشتند. تنوع الگویی لباس ها زیاد نبود و جامه معمول آنها دو تکه بود؛ که تکه رویی در دو طرف بغل پا «دالبر» داشت به طوری که لباس زیرین مشخص می شد. زنان برخلاف مردان فاقد کفش بودند؛ شاید به دلیل نوع کار و محل اشتغالشان به آن نیاز نداشته اند.
پوشاک زنان پارسی
تاریخ نویسان درباره پوشاک زنان پارسی، اکثراً سخنی به میان نیاورده و با سکوت از آن گذشته اند. این سکوت تاریخ نویسان درباره پوشاک زنان آن دوره یا به علت تماس نداشتن با آنان بر اثر نزاکت اخلاقی ایرانیان بوده که زنان در مجامع عمومی راه نداشتند، یا به علت همانندی لباس آنان با لباس مردان پارسی که به تذکر این شباهت عادی و معمولی، نیازی وجود نداشته است.
از نقوش هخامنشی تصاویری به یادگار مانده که در آن زن های بومی، پوشش های جالبی دارند؛ پیراهن ساده و بلند، دارای آستین پرچین و کوتاه، و از زانو به پایین، دامن شرابه هایی تا به مچ آویزان است.
در این نقوش، تصویری از زن بومی ایران را نشان می دهد که از پهلو بر اسب سوار شده و چادری مستطیل شکل بر روی سر و لباس خود افکنده است و در زیر آن یک پیراهن، دامن بلند و زیر آن نیز، پیراهنی دیگر و بلندتر تا مچ پا نمایان است.
زنان پارسی از نوع لباسی که مردان هخامنشی می پوشیدند نیز استفاده می کردند. این گفته را تصویر حک شده بر روی ظرف گلی، که امروز در موزه هرمیتاز نگهداری می شود، تأیید می کند. شکل این لباس از نظر دامن و بالاپوش به شکلی است که شانه و آستین آن چون مانند شنل است، با هر اندامی متناسب است، و دامن نیز در صورتی که قد زن و مرد، با هم اختلاف زیادی نداشت، مناسب بود. بنابراین لباس زنان این دوره ممکن است که اختلافی با لباس مردان پارسی نداشته باشد.
شاهد دوم برای تأیید این گفته، نقش فرشی است که در پازیریک سیبری به دست آمده آمده است. این فرش متعلق به دوران همخامنشیان بوده و تصویر زنانی را نشان می دهد که لباسی چون لباس مردان پارسی، به تن دارند و کفش هایشان نیز همان است که پارسیان به پا می کردند. فقط اختلافی که در لباس زنان با مردان است، تزییات پیش سینه و شکل یقه آن است که در برخی موراد به صورت زیگزاگ است.چادر زنان پارسی نیز پارچه چهارگوش نازکی بود که بر سر و لباس های خود می انداختند و شبیه چادرهای امروزی بوده است.
لباس زنان درباری، تنوع و مدل های زیادی داشت؛ ملکه ها از شنل یا اشارپ بلندی که پوشاننده بدن و به خصوص سینه ها بود نیز استفاده می کردند.
پوشاک زنان اشکانی
زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند و شنلی بر سر می انداختند، نقابی نیز داشتند که معمولاً به پشت سر می آویختند. از پوشش های دیگر سر که شیوه ای نسبتاً پیچیده و سخت داشت، نیم تاجی فلزی بود. با دستاری بلند بر فراز آن که شنل یا نقاب بر روی افکنده یا بسته می شد.
لباس زنان این دوره پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دارد و یقه راست بود. پیراهن دیگری نیز داشتند که روی اولی می پوشیدند که اندازه آن کوتاه تر از اولی و یقه باز بود. و روی این دو پیراهن، چادری به سر می کردند.
پیراهن از پارچه های منقش و مخصوصاً قلاب دوزی شده تهیه می شد، و کفش ساده مردان اشکانی را به پا می کردند و کمربندشان به شکل نواری بود که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر می بستند.
نقش برجسته ای که از پالمبر در موزه لوور موجود است زنی از دوره اشکانی را نشان می دهد که این زن چادری بر سر دارد و از زیر آن عمامه اش که به طرز مشخصی بافته های آن مشخص است، به چشم می خورد.
مجسمه اشکانی زنی از پالمیر نیز در موزه دمشق است که پوشش زنان این دوره را روشن تر می سازد. این بانو نشسته و چادری او را پوشانده است. بند گوشه چادر به زیر یک تخته فلز بیضی منقوش که با زنجیره ای به گردن آویخته، متصل است. عمامه ای بر سر نهاده و نواری فلزی موی بالای پیشانی او را نگه داشته است و رشته هایی از جواهر زیر عمامه و موی اوست. یک رشته گردنبند چسبیده به گردن دارد و پایین آن، دور یقه پیراهن زیرین، پیداست. بر روی این پیراهن دو رشته سینه ریز گران بهاست و میان رشته پایین و زنجیر چادر، خط یقه پیراهن نمایان است.
با نگاه کردن به تصاویر مربوط به زنان اشکانی و نوع پوشش و چادری که بر سر می کردند، روشن می شود که در این دوره زنان پارتی حجاب خود را حفظ می کردند و در مواردی نیز از نوع پوشش و آرایش یونانیان الهام می گرفتند.
پوشاک زنان ساسانی
پوشاک زنان ساسانی را چون دوره های قبل می توان از روی نقوش سنگی با طرح های روی ظرف جست و جو کرد. زیرا مورخان در این باره سخنی به میان نیاورده اند. نوع لباس بانوان ساسانی را از نقوش سنگی آناهیتا، الهه زیبایی و ثروت، و طرح های روی بشقاب به جامانده، که در موزه های کشورهای خارجی موجود است، می توان دریافت. بانوان ساسانی پیراهن بلند، بسیار پرچین و گشاد می پوشیدند و آن را مانند بانوان اشکانی با نواری در زیر سینه، جمع کرده و می بستند.
زنان ساسانی از پوششی استفاده می کردند که شبیه چادرهای امروزی بوده و این را از نقوشی که بر روی ظروف باقیمانده از آن دوره به دست آمده، می توان فهمید. در طرح بشقابی که شاهزاده ای را در مجلس بزم نشان می دهد، تصویر دو زن نمایان است: هر یک دستمالی روی دهان خود، به پشت سر بسته اند و شلواری چون شلوار مردان به پا دارند و قبایی پوشیده اند که تا وسط ساق پا می رسد و قبا در جلوی دامن سه چاک و در پشت نیز سه چاک دارد و سراسر دور دامن و چاک ها حاشیه دار است.