فرشته هامحجبه اند

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تاثیرجنگ نرم بروی حجاب

21 اردیبهشت 1394 توسط امير آبادي فراهاني

پروژه بدحجابي در جنگ نرم
علاوه بر مقابله با ارزشهاي شناخته شده جمهوري اسلامي و اجراي سياست هايي به منظور براندازي نرم، يكي ديگر از اهداف مهم و راهبردي آمريكا در جنگ نرم به چالش كشاندن تبليغات و ارزش هاي ديني نظام اسلامي آن هم با بهره گيري از محصولات فرهنگي براي به فساد كشيدن جامعه ايران اسلامي و تضعيف باورهاي ديني و اعتقادي مردم و القاي فرهنگ غربي است.
نماينده ولي فقيه و امام جمعه ايلام در اين باره تاكيد مي كند: بطور قطع مي توان ادعا كرد بدحجابي و بي حجابي كه اكنون در سطح گسترده در تهران و ساير شهرستان هاي بزرگ ديده مي شود نمونه بارزي از جنگ نرم دشمنان عليه ارزش هاي اسلامي است كه نيازمند برخورد جدي است.
البته نوع برخورد با بي حجابي از زبان حجت الاسلام والمسلمين خاتمي امام جمعه موقت تهران رساتر است.وي ضمن تاكيد به بدحجابي به عنوان مصداق بارز جنگ نرم و ضرورت برخورد با آن، با بيان اينكه خداوند نمي پسندد كار فرهنگي را بدون كار اجرايي انجام داد، تصريح مي كند: براي مقابله با هر فسادي، هم كار فرهنگي و هم كار اجرايي لازم است و اينكه كساني بگويند در مقابله با فساد تنها بايد به كار فرهنگي بسنده كرد ، با روش قرآن سازگار نيست .
حجت الاسلام خاتمي معتقد است: در يك جامعه پاك نبايد نامحرم هيچ جاذبه اي براي جامعه ايجاد كند كه اگر اين چنين شود فضاي امنيتي جامعه از بين خواهد رفت. اگر همه بندهاي مصوبه شوراي امنيت عمومي اجرا شود ، گام هاي موثري در خصوص امنيت عمومي جامعه برداشته مي شود و همگان خواهند ديد كه به فضل خدا از توطئه اي كه مهاجمان فرهنگي در حال اجراي آن هستند، جلوگيري خواهد شد . البته وظيفه نيروي انتظامي در اجراي مصوبات شوراي امنيت عمومي اعمال حدود ملاك ها و مصاديق بدحجابي در بيست و يك بند تبيين شده است و انتظار مي رود مسئولان با احساس خطر و قاطعانه وارد عمل شوند و در اجراي مصوبات از مرز قانون خارج نشوند.
در مقابل جنگ رواني چه كار كرده ايم؟
جنگ نرم از طريق كانال هاي مختلفي از فضاي واقعي گرفته تا دنياي مجازي در پي سست كردن ارزش ها و دستاوردهايي است كه ملت ايران سال ها برايش جانفشاني و تلاش كرده است.
اما نوع تقابل مسئولان فرهنگي و نهادهاي متولي در اين زمينه آيا موفقيت آميز بوده است و آيا با شناخت دقيق از عمليات هاي رواني دشمن توانسته ايم مقابله درخوري داشته باشيم،و اصولا خروجي برنامه هاي ما در نبرد نرم با دشمن چگونه بوده است؟
اين پرسشي است كه مصطفي اجتهادي استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفت و گو با گزارشگر كيهان به آن اينطور پاسخ مي دهد: اينكه بگوييم بيگانگان حجاب و عفاف را مورد هجمه خود قرار داده اند واقعيت است اما همه مساله اين نيست و بايد آشكار شود كه آيا برخورد مناسبي در تقابل با اين سياست ها شده است يا خير.
وي ادمه مي دهد: در حال حاضر درون جامعه اي زندگي مي كنيم كه هر كدام از اعضاي آن به ويژه جوانان داراي من فردي خود هستند. اين منيت و فرد بودن بيشتر از اينكه تابع عقلانيت جمعي باشد به دنبال تجربه و نتيجه است. نسل هاي پيشين با عقلانيت و اعتقادات و باورهاي جمعي همراه بودند كه از جمله آن رعايت حجاب و انطباق با ارزش هاي جامعه بود اما اكنون هر فردي مطابق تجربيات مثبت يا منفي كسب شده توسط خودش قضاوت مي كند به همين علت برخي ارزش هاي مثبت را منفي و ارزش هاي منفي را در برخي مواقع مثبت ارزيابي مي كنند. در چنين عرصه اي زمينه سوء استفاده بيگانگان و روان شدن فرهنگ غربي فراهم مي شود. حال اگر قرار باشد از اهرم هاي فشار مثل گشت هاي ارشاد استفاده كنيم خود را در مقابل عقلانيت فردي قرار داده ايم كه تابع قضاوت هاي شخصي خود است و در اين صورت به نتايج مثبتي نمي رسيم.
اين كارشناس حوزه اجتماعي راهكارهاي لازم را اينطور برمي شمارد: بايد با ساماندهي تجربه به تجربيات مثبت دست يابيم كه نقش مهمي در ساماندهي فضاهاي تجربي و طراحي آن مي تواند داشته باشد. اگر اتفاق بيافتد حجاب را هم مي توان در اينجا گنجاند و ساماندهي كرد. اما اهرم فشار مثل گشت هاي ارشاد به تنهايي موثر نيستند و تكثر ذهنيت ها و عقلانيت ها در مقابل اهرم فشار مقاومت مي كنند. تقويت سيستم هاي آموزشي و تربيتي و برنامه هاي اساسي فرهنگي مي تواند كارگشا باشد. چرا كه در عصر حاضر بچه ها فقط دو تا سه سال اول زندگي نزد خانواده ها هستند سپس مهد كودك و مدرسه و دانشگاه محل آموزش و كسب تجربه خواهد شد و اين مراكز نيازمند طرح و برنامه جامع و بلندمدتي هستند.
البته به اعتقاد كارشناسان اجتماعي دانشگاه و دانشگاهيان در اين ميانه بايد به حدي مجهز باشند كه خود دچار يك «دوگانگي فرهنگي » نشوند، يعني شرايط به گونه اي پيش نرود كه دانشگاهيان نيز همچون عموم مردم در ميان دو نوع فرهنگ كه يكي ناشي از الگوي فرهنگ سنتي با سرچشمه اي از ارزش ها و ديگري الگوي غربي، سردرگم شوند.
اشاره به سخنان حضرت امام(ره) در همين باب خالي از لطف نيست كه مي فرمودند: «اما الآن در همه چيز، به گمان همه، يك نوع وابستگي داريم كه بالاتر از همه، يك وابستگي افكار است. افكار جوان هاي ما، پيرمردهاي ما، تحصيل كرده هاي ما، روشنفكرهاي ما، بسياري از افكار وابسته به غرب است، وابسته به آمريكا است و لهذا حتي آنهايي كه سوءنيت ندارند و خيال مي كنند مي خواهند به مملكت خودشان خدمت بكنند،از باب اين كه راه را درست نمي دانند و باورشان آمده است كه ما بايد همه چيز را از غرب بگيريم، اين وابستگي را دارند و سرمنشأ همه وابستگي هاست. اگر ما وابستگي فرهنگي داشته باشيم دنبالش وابستگي اقتصادي هم هست، وابستگي اجتماعي هم هست، سياسي هم هست. »
بنابراين نقش دانشگاه را در كنار ديگر مراكز فرهنگي مي توان مهم ارزيابي كرد.
ترويج بدحجابي به قشرهاي مختلف
مرور تاريخ ايران در قالب حجاب و عفاف نظير اجباري شدن بي حجابي براساس دستور العمل هاي غربي در زمان رضاخان، زمينه سازي هاي رژيم پهلوي براي ممنوعيت حجاب در مراكز آموزشي در دهه پنجاه، تبديل شدن حجاب اسلامي به نماد زن انقلابي مسلمان در جريان انقلاب اسلامي، تعيين ضوابطي براي پوشش در قوانين و مقررات كشوري در چند دهه اخير همچنين تدوين منشور عفاف بيانگر آن است كه حجاب در تاريخ معاصر كشورمان همواره موضوعي بااهميت بوده است.
هرچند كه گفته مي شود به بار نشستن اقدامات فرهنگي زمان بر است و نمي توان يك معضل اجتماعي را در يك برهه كوتاه حل كرد، اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه در ساليان گذشته بيش از اينكه شاهد كاهش ناهنجاري هاي اخلاقي و اجتماعي باشيم، رشد روزافزون بدحجابي و تسري آن به قشرهاي مختلف جامعه موجبات نگراني روزافزون را در بين دلسوزان كشور فراهم آورده است.
موضوعي كه مژده مهدويان عضو انجمن اسلامي دانش آموزي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان بدان اشاره و تصريح مي كند: هجمه فرهنگي غرب مساله اي بود كه نخستين بار مقام معظم رهبري به آن اشاره كردند و نسبت به خطرات تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي تاكيد كردند. مقابله با اين هجمه نياز به فرهنگ سازي در كنار حضور گشت هاي ارشاد به عنوان مكمل دارد.
وي كه ادامه فعاليت گشت هاي ارشاد را در شهرهاي بزرگ مفيد ارزيابي مي كند، مي گويد: فرهنگ سازي به تدريج تاثير خود را مي گذارد كه نمي توان شرايط حال حاضر را به اميد نتيجه بخش بودن درازمدت فرهنگ سازي به حال خود رها كرد. چرا كه همواره با افزايش روند بدحجابي در جامعه و تسري آن به ساير اقشار مواجه ايم.
اين عضو فعال بسيج دانش آموزي ضمن اشاره به اهمال نهادهاي فرهنگي در كشور نسبت به اعمال فشار بيشتر دولت به اجراي قانون عفاف و حجاب تاكيد مي كند.
وي همچنين اضافه مي كند: اجراي قانون عفاف در صورتي موفقيت آميز است كه جلوي فرهنگ وارداتي غرب گرفته شود. نسل نوجوان امروز كه در آينده صاحب كرسي هاي قانون گذاري و اجرايي مي شوند در حال حاضر در مدارس حضور دارند و تنها سرگرمي شان تلويزيون است. در حالي كه بيشترين لطمات فرهنگي از جانب برخي توليدات صدا وسيما پس از ماهواره و اينترنت به جامعه تحميل مي شود.
وي پيشنهادات ديگرش را در خصوص مهار پديده بدحجابي اينطور عنوان مي كند: نظارت بر فروشگاه هاي عرضه البسه به ويژه در شهرهاي بزرگ كه در حال حاضر محصولاتشان برگرفته از مدل هاي غربي و خوانندگان اروپايي و آمريكايي است. ضروري به نظر مي رسد. حتي رنگ مد سال از طريق همين فروشگاه ها به جامعه رخنه مي كند. تشويق طراحان و خياطان و توليدكننده ها به ارايه طرح هاي اسلامي منطبق با نياز جامعه هم مي تواند راهكار اساسي باشد تا خودمان در پوشش و مدل توليد كننده و مستقل باشيم.
برخورد قهري كافي نيست
داد مردم از بيداد بي حجابي
مانتوهاي تنگ و چسبان، آرايش هاي تند و زننده و ظاهر برخي زنان و دختران در جامعه به گونه اي است كه بسياري از زنان محجبه از اين وضعيت احساس شرم مي كنند. ، بدحجابي تبديل به يك معضل شده كه دولت بايد فكر اساسي برايش بكند ، اينجا يك كشور اسلامي است اما ظاهر بعضي از افراد اين موضوع را نشان نمي دهد، انقلاب نكرديم كه شاهد بدحجابي در كشور باشيم و …. اينها اظهارات اقشار مختلف مردمي در خصوص پديده بدحجابي در جامعه است كه مطرح مي كنند.
گسترش عفاف و حجاب، وظيفه اي همگاني است، اما برخي از مردم اين وظيفه را تنها نقش دولت و مسئولان قلمداد مي كنند.
به همين منظور نه تنها مطالبه از مسئولين در اجرايي نمودن فرامين حضرت امام خميني (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي در امر مقابله با تهاجم فرهنگي و ترويج فرهنگ و ارزش هاي اسلامي را طلب مي كنند بلكه نسبت به عدم اجراي قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و هشدار به مسئولان در كوتاهي در امر مبارزه و مقابله جدي، قاطع و همه جانبه با روند لجام گسيخته منكرات و گسترش پديده شوم بدحجابي و بي غيرتي تاكيد دارند.
اينكه اجراي قانون عفاف و حجاب وظيفه حتمي دولت و ارگان هاي مربوطه است شكي در آن نيست اما نقش كارساز مردم را هم در اين زمينه نمي توان فراموش كرد.
مردم چه مي گويند؟
اقشارمختلف مردم نظرات قابل تاملي نسبت به مهار پديده بدحجابي در كشور دارند كه با هدف شنيدن سخنان و نظرات آنها به همراه عكاس كيهان عازم سطح شهر مي شويم.
خانم مسني با 54 سال سن يكي از زناني است كه در خيابان انقلاب تهران ميزبان سخنانش شده ايم.
وي كه حرف هايش مملو از اعتراض نسبت به بدحجابي در سطح شهر است به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اينجا يك كشور اسلامي است اما ظاهر بعضي از افراد اين موضوع را نشان نمي دهد. اين شال و روسري هاي كوتاه و نازك با مانتوهاي تنگ و چسبان توسط همين فروشگاه هاي داخلي عرضه مي شوند. وقتي نظارتي بر فروشگاه ها و مغازه ها نيست چطور انتظار داريم خود مردم مقابل بدحجابي بايستند و مبارزه كنند.
اين مادر تهراني بدحجابي رايج در جامعه را عامل بدآموزي فرزندانش مي داند، تصريح مي كند: آنقدر ظاهر و نوع رفتار برخي جوانان چه دختر و چه پسر در جامعه زننده است كه هرگز نمي توانم به دختر و پسر جوانم توصيه كنم كه حجابشان را رعايت كنند و در رفتارشان عفاف را لحاظ نمايند.
خانم حداد هم كه از دوستان وي است ضمن مقايسه سال هاي نخستين انقلاب با سال هاي اخير به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: آن روزها هر وقت فردي مي خواست به مجلس عروسي برود آرايش و پوشش متناسب با همان مهماني را داشت اما امروزه بعضي از افراد با همان ظاهر زننده در خيابان ها و كوچه هاي شهر حاضر مي شوند كه ما زنان از ديدنشان احساس شرم مي كنيم.
فروپاشي خانواده ها و بدگماني نسبت به يكديگر اشكال ديگر رواج بدحجابي در اجتماع است كه وي بدان تاكيد و تصريح مي كند: آنقدر به مردم در موضوع حجاب آزادي داده شده كه وضعيت جامعه به اين صورت حاد و بغرنج شده است.
ادامه حرف هاي خانم حداد به اينجا مي رسد كه مي گويد: به قول دوستم آنقدر نوجوانان و جوانان تحت تاثير گروه دوستان خود قرار دارند كه فرزندانمان ديگر به حرفهاي ما توجهي ندارند در واقع اگر بخواهيم نصيحتشان كنيم به حرفهايمان گوش نمي دهند و قبول ندارند.
بد حجابي يعني كلاس و پرستيژ؟!
گاها با مشاهده افراد بدحجاب با انواع و اقسام آرايش هاي تند و زننده مسير اين تصور در ذهن هموار مي شود كه حتما اشخاص بدحجاب آدم هاي به اصطلاح با كلاسي هستند با ثروت هاي آنچناني اما ندارها هم با حجابند و هم بي كلاس و بي پرستيژ!
ناخن هاي لاك زده، موهاي گريخته از زير روسري زنان يا موهاي به زور مجعد شده پسران كه مسير آسمان را در پيش گرفته اند به همراه تي شرت هايي كه به مرحمت مدل هاي روز غربي رنگ و رخساري بر تار و پودشان نمانده از جلوه گري هاي به قول عده اي با كلاس ها است.
به همين خاطر قصد كرديم اين تلنگر ذهني را با مردم در ميان بگذاريم كه آفتاب يك بعد از ظهر بهاري ردپايمان را به داخل چمن هاي پارك دانشجو و به زير سايه درختان مي كشاند تا دختري كه روي روزنامه ها جاخوش كرده و به مطالعه مشغول است را وارد بحث كنيم.
وي كه مرجان دوستي نام دارد در گفت و گو با گزارشگر كيهان به نظر برخي از افراد راجع به اختلاف نوع و ميزان حجاب در ميان بالاي شهر و اقشار متوسط و ضعيف در پايين شهر اشاره مي كند.
به عقيده خانم دوستي، پيوند عميق و غني ارزش ها و سنت ها همچنين اعتقادات در ميان برخي از اقشار مردمي عاملي براي حفظ حجاب است اما باز هم نمي توان ادعا كرد همه كساني كه مرفه هستند نسبت به حجاب بي توجهند و ندارها باعفاف هستند.
در واقع مي توان گفت عفاف نه آن چيزي است كه با پول خريداري شود و نه اينكه بدون ثروت از نعمت آن بي بهره ماند.
عمده ترين تاثيرگذاري سوء بر حجاب
البته تصور نكنيد فقط توليدات ماهواره اي و اينترنتي مخل عفاف و حجاب است بلكه همين نبود الگوي داخلي و پوشاك عرضه شده در بازار مانتو و پوشاك عمده ترين تاثيرگذاري سوء را بر حجاب دارند.
اين اعتقاد يكتا رستم پور دانشجوي رشته حقوق است كه با وجود عجله فراوانش اينطور به سوالاتمان پاسخ مي دهد: چشم و هم چشمي و تشويق از سوي ديگران براي پوشش هاي نامناسب ديگر عوامل رواج بدحجابي است.
وي اضافه مي كند: تاثير دوستان را نبايد فراموش كرد. افرادي كه از روي لجاجت سعي در مقابله با ارزش هاي جامعه از جمله حجاب و عفاف دارند و آنهايي كه نادانسته به ترويج بي حجابي مي پردازند به هر حال نزديكان و از جمله دوستانشان را به مسير خود هدايت مي كنند.
نياز سنجي براي جذب تمام سليقه ها
نازنين و نرگس معيني پناه دو خواهري كه در يكي از صندلي هاي روبروي تئاتر شهر را اشغال كرده اند هم با اينكه حجاب معمولي دارند و پيش از اين توسط گشت هاي ارشاد تذكر و توصيه دريافت كرده اند صيد خبري ما مي شوند تا با فرصت اندكي كه در اختيار داريم نظر اين دو را هم نسبت به اجراي قانون عفاف و وضعيت حال حاضر حجاب در جامعه جويا شويم.
نرگس كه وضعيت پوشش برخي زنان حتي مردان را در جامعه اسفبار عنوان مي كند در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان ضمن اشاره به خانم هاي بدحجابي كه روبروي سالن تئاتر شهر حضور دارند، تصميم دولت براي برخورد با بدحجابي را مثبت ارزيابي مي كند.
نازنين نيز با منفي تلقي كردن اقدام گشت هاي ارشاد و برخورد آنها با مردم تاكيد مي كند: فرهنگ سازي، ارايه مدل هاي جديد پوشاك و ظاهر متناسب با فرهنگ جامعه از فعاليت هاي زيربنايي و موثر در اجراي قانون عفاف است. اما دولت براي طراحي و عرضه پوشاك بهتر است زياد به تحميل سنت هاي اقوام خاصي مثل تركمن، لر و كرد و غيره تاكيد نكند چون پوشاك سنتي فقط براي عده اي جالب است اما گروهي هم هستند كه مدل هاي جديد مي خواهند پس بايد به نياز همه توجه شود.
زند وكيل آقاي 53 ساله اي كه مادر سالمندش را براي يك گردش عصرگاهي به پارك آورده است، نسبت به وضعيت حجاب زنان و مردان در جامعه دل خوشي ندارد.
وي در گفت و گويش با گزارشگر كيهان مدعي است: براي برخورد با بدحجابي تنها نبايد به نقش دولت يا نقش مردم تكيه كرد. اين موضوع وظيفه اي همگاني است كه بايد تمامي اقشار جامعه به فكر اصلاح آن باشند. در واقع تك تك مردم ظاهر و رفتار و منش خود را به اندازه خودشان مورد بررسي و ارزيابي قرار دهند در اين حالت بسياري از مشكلات جامعه علاوه بر پديده بدحجابي رفع خواهد شد.
ليلا عندليب هم كمرنگ شدن اعتقادات مردمي را نسبت به سنت ها و ارزش ها به همراه اعطاي آزادي بيش از حد به مردم علت اصلي رواج پديده بدحجابي عنوان مي كند.
وي در گفت و گو با گزارشگر كيهان مي گويد: حضور مردم در اجتماع با ظاهر نامناسب كنترل خانواده ها را بر كودكان كاسته همچنين بسياري از زوج ها را نسبت به يكديگر بدبين و در مواردي هم لاقيد كرده است.
موضوعي كه خليل منصوري پژوهشگر علوم ديني نسبت به آن اذعان داشته و در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان اظهار مي كند: بدحجابي دستاويزي براي مخالفان حجاب شده است و آن را عدم آزادي زن مي دانند. اين يك امر ترجيحي است و قرآن كريم هر چيزي كه به عفاف نزديكتر باشد را مورد توجه قرار داده است.
به اعتقاد اين كارشناس مذهبي، هر جامعه داراي فرهنگ معين و با اهدافي از پيش تعريف شده است. فرهنگي كه قرآن به جوامع اسلامي عرضه مي كند، فرهنگ عفاف است كه هدف آن امنيت جنسي زن و مرد و رسيدن به كمال مطلوب بوده كه بخش عظيمي از اين فرهنگ با شكوه را حجاب تشكيل مي دهد.
وي در ادامه با تاكيد بر رعايت حجاب به عنوان يك وظيفه همگاني مي گويد: بر همه شهروندان امت اسلامي است تا قانون حجاب را به عنوان يك رفتار اجتماعي و هنجاري مراعات كنند زيرا هدف اسلام ايجاد جامعه اي است كه شرايط مناسب بروز فضايل اخلاقي و چيرگي رفتارهاي هنجاري و عقلاني و عقلايي در آن فراهم آيد. حجاب نيز شرايطي را فراهم مي آورد تا عقل بتواند در جامعه، از چيرگي شهوات جنسي جلوگيري به عمل آورد و از طغيان و سركشي آن باز دارد.
البته به نظر مي رسد كساني كه داراي عفت نفس هستند از آمادگي بيشتري براي حجاب برخوردارند زيرا نفس آنان تحت مديريت عقل و فرمانروايي قرار دارد. اما اگر كسي خواهان عفت نيست نمي تواند از حجاب اجتناب ورزد زيرا چنان كه گفته شد حجاب قانون در حوزه عمل اجتماعي و رفتاري و رعايت آن وظيفه همگاني است.

 نظر دهید »

داستان واقعی

25 آذر 1393 توسط امير آبادي فراهاني

داستان واقعی و آموزنده از رهایی یک دختر از نگاه های ناپاک

حضرت علی (ع): زكات زيبايی، عفت و پاكدامنی است

حجاب

خانوووووووم…. شــماره بدم؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.

…


روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد… وارد حرم شد و کنار ضریح نشست

زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…

به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد…
امــــا… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

 نظر دهید »

خودتان قضاوت کنید

25 آذر 1393 توسط امير آبادي فراهاني

یکی از احکام‌های ضروری دین مبین اسلام، حجاب است. حجاب به معنای پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم است. [۱] امروزه شبکه‌های وابسته به غرب با القاء اینکه رعایت حجاب، الهی نیست سعی بر از بین بردن کرامت انسانی دارند تا به راحتی بتوانند بر مردم جهان حکومت شیطانی خود را استمرار بخشند. یکی از شبهه‌های مطرح شده توسط کشورهای غربی مطرح کردن حجاب اسلامی به عنوان افراد مرتجع، عقب مانده و یا تروریست است. این مطلب در حالیست که حجاب در ادیان الهی دیگر از جمله مسیحیت، یهود و زرتشت با اندک تفاوتی نسبت به اسلام وجود دارد. همه ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده‌‏اند و جامعه بشری را به سوی آن فراخوانده‌‏اند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و هم‌سو با فطرت انسانی تشریع شده است. در آیین زرتشت، یهود و مسیحیت، حجاب بر زنان امری لازم بوده است. کتاب‏های مقدس مذهبی، دستورات و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان، بهترین گواه بر اثبات این مدعاست.
حجاب در آیین زرتشت به گونه‌ای بوده است که افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت، پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت نداشتند جز در تخت روان روپوش‌دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی‌‏شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. [۲] در نقش‏‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‌‏شود و نامی از ایشان نیامده است. تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخی از‌ اندیشمندان و تمدن‏‌نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‏اند. [۳] شاید بتوان ادعا کرد یکی از سخت‌گیر‌ترین نوع حجاب مربوط به یهودیان می‌باشد؛ زیرا همه مورخان از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏‌اند به نحوی که ویل دورانت می‌‏گوید: گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود… دختران را به مدرسه نمی‌‏فرستادند و در مورد آن‌ها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‌‏شمردند. با این‌ همه تدریس خصوصی برای اناث مجاز بود. [۴] یکی دیگر از استدلال‌های مورخان در مورد سخت‌گیری حجاب در یهود سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده است [۵] که همگی بیانگر کیفیت شدید و سخت‏گیرانه حجاب نزد یهودیان است. همچنین ممنوعیت زن در فعالیت‌های اجتماعی و مجاز نبودن به اخذ شغل اجرایی و قضایی، تأکیدی‌ است بر این مطلب.
در مسیحیت ـ همانند ادیان زردشت و یهود ـ حجاب امری معمول و مورد تأیید است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه از آن قدم فرا‌تر نهاد؛ زیرا در شریعت یهود تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس شمرده می‌شد. اما در مسیحیت، تجرد مقدس شمرده شد؛ از‌ این‌رو، برای از بین بردن زمینه تحریک و تهییج جنسی، زنان به رعایت عفت کامل و دوری از هرگونه آرایش، به صورت شدیدتری فراخوانده شده‌اند. [۶] البته در تعالیم مسیحیت تأکید بیشتر بر ترک عموم لذات دنیوی و از بین بردن شهوت است؛ از این‌رو، رهبانیت در قرن ۴ و ۵ در این آیین به وجود آمد. زنان راهبه مسیحی با رعایت عفت کامل و حجاب، مشغول خدمت به مردم شدند. در انجیل بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در انجیل می‌‏خوانیم: زنان جوان خِرد‌اندیش، عفیفه، خانه‏نشین، نیکو و مطیع شوهران خود باشند. دستورات دینی پاپ‏‌ها و کاردینال‏های مسیحی که براساس آن، پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آن‌ها در آیینه و سوراخ کردن گوش‏‌ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ کردن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود. [۷]

منابع:
[۱] حجاب از نگاه اسلام، ص۱۱
[۲] زن در ادیان الهی، ص۳۲
[۳] زنان ایران باستان، ص۴۸
[۴] زن در ادیان الهی، ص۵۶
[۵] همان، ص۵۹
[۶] همان، ص۶۲
[۷] همان، ص۶

 نظر دهید »

برای هرچیزی حجابی است

24 آذر 1393 توسط امير آبادي فراهاني

هرچیزی که در جهان وجود دارد ، حجاب دارد؛

زمین با لایه ازن محافظت می شود

شمشیرها با غلاف خود محافظت می شوند

جوهر و مرکب اگر بدون محفظه باشند خشک می شوند

سیب بدون پوست فاسد می شود

موبایل ها با قاب های رنگارنگ محافظت می شوند

زنان جواهرات زیبایی هستند که با چشم هایشان توصیف می شوند:

و حجاب محافظت می کند از زیبایی آنها.

 نظر دهید »

چرا غرب از حجاب میترسد؟

09 آذر 1393 توسط امير آبادي فراهاني

چرا غرب از حجاب مي ترسد؟
چرا غرب از حجاب مي ترسد؟

تمدن مادي غرب برپايه ماديت و دنياگرايي بنا شده و چون سران و حاكمان آن ديار، شيفته قدرت و ثروت و لذت هستند، براي رسيدن به اين هدف خود نياز به مردمي مادي و جداي از معنويت دارند. از اين رو تلاش مي كنند مظاهر معنويت را از بين برده و اسباب غفلت و ماديت را ترويج و گسترش دهند. «تمدن غربي بر پايه ستيز با معنويت و طرد معنويت بنا شد … اين تمدن مادي و دور از معنويت هر چه پيشرفت كند، انحرافش بيشتر مي شود؛

هم خود آنها و هم همه بشريت را با ميوه هاي زهرآگين خود تلخكام مي كند؛ همچنان كه تا امروز كرده است…ويران شدن كانون خانواده، سيلاب فساد جنسي و طغيان سرمايه داري افراطي، همه نتايج همان تفكيك است … حرف نوي مكتب سياسي امام بزرگوار ما براي دنيا اين است كه در همه اركان برنامه ريزي هاي يك قدرت سياسي، سياست با معنويت و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقي مورد مراعات قرار گيرد.» (امام خامنه اي،14/3/1383) روشن است غرب با اين حرف تازه كه از اساس با ماديت بي معنويت مخالف است دشمني كرده و راه مقابله با آن را در پيش بگيرد و با راه هاي گوناگون در صدد ضربه زدن به اين سخن تازه باشد تا نتواند حرف خود را به گوش جهانيان برساند. مردمي كه از مادي گرايي خسته شده و تشنه زلال معنويت هستند بي شك با شنيدن شمه اي از معنويت اسلام به آن رو خواهند آورد و اين براي غرب خطرناك است. «امروز انسان ها در همه نقاط دنيا تقريباً : به خصوص در همين كشورهاي غربي و مادي- از ماديت دلزده شده اند، دل شان براي يك معنويتي كه درست هم آن معنويت را نمي شناسند، پر مي زند و جوان ها سر در گم دنبال چيزي وراي اين ظواهر مادي و اين لذات مادي هستند كه براي آنها عادي شده، دنبال معنويتند اما قدرت هاي اداره كننده عالم، مديريت هاي اقتصادي دنيا يعني، همين غارتگران[و] چپاولگران … نمي گذارند ملت ها به سمت معنويت راه پيدا كنند، شوق هست، اما مانع هم هست در يك چنين دنيايي، جمهوري اسلامي…، يك هماوردطلبي بزرگ نسبت به استكبار جهاني است و فلسفه هاي آنها را باطل مي كند…» (امام خامنه اي، 19/2/86) يكي از نشانه هاي بروز معنويت، حجاب اسلامي بانوان است كه به شدت با ماديت تعارض دارد، چرا كه يكي از راهكارهاي ترويج فساد و مبارزه با معنويت استفاده ابزاري از زنان و رواج بي بندوباري بين جوانان است. از اين رو يكي از سياست هاي جدي غرب مبارزه با حجاب و پوشش زنان است. تصويب قوانين ضدحجاب در كشورهاي اروپايي، اذيت و آزار و گاه محاكمه و جريمه بانوان محجبه، ترويج فحشا براي مبارزه با عفت و حيا، اهداي جايزه صلح به زنان معلوم الحال و مخالف حجاب، مخالفت و سنگ اندازي براي ورزشكاران محجبه زن مسلمان و … همه در راستاي همان سياستي است كه خواهان حذف معنويت از جامعه است. چنانچه مقام معظم رهبري نيز به آن، اينگونه اشاره كرده اند: «ببينيد الان چقدر خرج مي كنند و زحمت مي كشند، براي اين كه حجاب را در دنيا از بين ببرند؛ كشورهايي كه خودشان را مهد آزادي هم مي دانند، مي بينيد كه چه مي كنند براي مبارزه با حجاب.» (امام خامنه اي،14/7/1383)

سال هاي قبل ايران توسط چماقداري مانند رضا ميرپنج درصدد اجراي اين حركت ضدانساني بر آمد، اما مردم مسلمان ايران با خون دل در برابر اين توطئه ايستادند. در همين رابطه امام راحل فرمود: «خدا مي داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب. حجاب انسانيت را پاره كردند اينها.» (صحيفه امام، ج 3، ص300) امروز نيز با استخدام برخي زنان مشهور ايراني در سياست يا در هنر و ورزش و … همان سياست را پيش گرفته اند. كشف حجاب اين زنان مواجب بگير مقابل دوربين هاي تلويزيوني و بازي در فيلم هاي مستجهن توسط برخي هنرپيشگان زن ايراني همه براي همين هدف است. سياستي كه امروز در انقلاب اسلامي مردم مصر به گونه اي ديگر پياده شده و روسپيان به خدمت صهيونيست در آمده تا با برهنگي خود شايد به زعم خام خللي در انقلاب اسلامي مردم به وجود آورند. ترس غرب از حجاب اسلامي بانوان و هزينه هاي گزاف براي مبارزه با آن نشان از قدرت معنويت حجاب دارد. از اين رو يكي از سياست هاي اصلي نظام در عرصه فرهنگ ترويج حجاب و پوشش در ميان زنان بوده است، گرچه در اين ميان پستي و بلندي هاي بسياري وجود دارد و همواره با كاستي هايي قابل توجه مواجه بوده ايم، اما سياست كلي بر مبارزه با بي بندوباري بوده است. رفتار امروز در برابر حجاب زنان نشان از اين دارد اين سياست نظام، بسيار راهبردي و صحيح بوده است و يكي از نقاطي است كه بر فرهنگ مادي غرب آسيب جدي وارد مي كند. در اين رابطه امام خامنه اي تحليلي اين گونه دارند: «تجربه هاي تلخي كه امروز ما شاهد هستيم در غرب اتفاق مي افتد، حاصل نوع نگاهي است كه غرب به زن دارد و تقابلي است كه خواسته است بين زن و مرد به وجود آورد. به خاطر ديدن اين تجربه ها از اين مسئله بيزاريم. غرب به دليل نوع نگاهي كه به زن دارد، سعي مي كند به نيازهايي دامن بزند كه نيازهاي واقعي انسان به حساب نمي آيند. مثلاً از معنويت كه نياز واقعي و اساسي انسان است، غفلت مي كند، در حالي كه به نيازهاي مادي مي پردازد و آنها را نيازهاي اصلي جلوه مي دهد كه به هيچ وجه اين طور نيست. سال ها غرب با معنويت و مظاهر آن جنگيده است. يكي از مظاهر معنويت كه غرب هيچ وقت با آن سر سازگاري نداشته و ندارد، حجاب است.» (امام خامنه اي، 18/07/1377) اولين و بارزترين شاخصه اي كه حجاب و اخلاق اسلامي به دنبال مي آورد رشد معنويت است. وقتي حجاب وارد ميدان مي شود و همه افراد جامعه به تناسب خود حجاب را رعايت مي كنند ماديت كم رنگ مي شود و در مقابل معنويت و ارزش هاي دروني انسان بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.از اين رو مقام معظم رهبري تأكيد دارند: «بايد مسائل ارزشي اسلام در جامعه ما احيا بشود. مثلاً مسئله حجاب ، يك مسئله ارزشي است. … ما كه روي حجاب اين قدر مقيديم، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمك مي كند تا بتواند به آن رتبه معنوي عالي خود برسد و دچار آن لغزش گاه هاي بسيار لغزنده اي كه سر راهش قرار داده اند، نشود.» (امام خامنه اي، 04/10/1370)

يكي از راهبردهاي مهم غرب در مبارزه با فرهنگ معنوي اسلام كه امروزه در سرتاسر دنيا خواهان پيدا كرده است مبارزه با حجاب است! چنانچه حتي حجاب هاي حداقلي شهروندان مسلمان خود با يك روسري را هم بر نمي تابند !

به گفته مقام رهبري: «آنها با همه چيز كنار مي آيند، جز با دو، سه چيز؛ يكي از آنها و شايد مهم ترينش حفظ اين حالت حفاظ منضبط ميان دو جنس زن و مرد است؛ يعني خويشتن داري در مقابل چيزي كه به آن آزادي جنسي گفته مي شود. در مقابل اين، به شدت سرسختند؛ هر كار ديگري بكنند، مهم نيست، اما اين از لحاظ ارزشي غلط است؛ عكسش درست است. ما از دنياي غرب كه آمدند زن بشري را در طول دوره هاي گذشته تا امروز اين قدر مورد تحقير قرار دادند، طلبكاريم . شما خيال كرده ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعه كذايي و آن لباس هاي «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن» و همان هايي را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما برمي دارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها مي خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مي شد.» (همان). در وصيت نامه شهدا - اين نوشته هاي ماندگار شهداي دفاع مقدس- پس از دفاع از ولايت و فرهنگ عاشورا شايد مهم ترين مسئله، توصيه به حجاب باشد و جالب است رويكرد شهدا به حجاب - مانند آنچه در فوق گذشت- يك مظهر معنويت براي مقابله با فرهنگ غرب است و اين نشان از درك و بصيرت بالاي شهداي خميني دارد. براي نمونه چند جمله از وصيت شهدا ذكر مي شود: «تو اي خواهر ديني ام! چادر سياهي كه تو را احاطه كرده است از خون سرخ من كوبنده تر است.» همچنين «حفظ حجاب همچون جهاد در راه خداست.» و شهيد ديگري مي گويد: «از تمامي خواهرانم مي خواهم كه حجاب؛ اين لباس رزم را حافظ باشند.» و يا «خواهرم! حجاب تو مشت محكمي بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مي زند.» همين طور «شما خواهرانم و مادرانم! حجاب شما جامعه را از فساد به سوي معنويت و صفا مي كشاند.» و «اي خواهرم! قبل از هر چيز استعمار از سياهي چادر تو مي ترسد تا سرخي خون من!»
(چرا غرب از حجاب مي ترسد؟ مهدی عامری،بصيرت، 90/10/17 )


چرا غرب از حجاب مي ترسد؟

چرا غرب از حجاب مي ترسد؟

تمدن مادي غرب برپايه ماديت و دنياگرايي بنا شده و چون سران و حاكمان آن ديار، شيفته قدرت و ثروت و لذت هستند، براي رسيدن به اين هدف خود نياز به مردمي مادي و جداي از معنويت دارند. از اين رو تلاش مي كنند مظاهر معنويت را از بين برده و اسباب غفلت و ماديت را ترويج و گسترش دهند. «تمدن غربي بر پايه ستيز با معنويت و طرد معنويت بنا شد … اين تمدن مادي و دور از معنويت هر چه پيشرفت كند، انحرافش بيشتر مي شود؛

هم خود آنها و هم همه بشريت را با ميوه هاي زهرآگين خود تلخكام مي كند؛ همچنان كه تا امروز كرده است…ويران شدن كانون خانواده، سيلاب فساد جنسي و طغيان سرمايه داري افراطي، همه نتايج همان تفكيك است … حرف نوي مكتب سياسي امام بزرگوار ما براي دنيا اين است كه در همه اركان برنامه ريزي هاي يك قدرت سياسي، سياست با معنويت و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقي مورد مراعات قرار گيرد.» (امام خامنه اي،14/3/1383) روشن است غرب با اين حرف تازه كه از اساس با ماديت بي معنويت مخالف است دشمني كرده و راه مقابله با آن را در پيش بگيرد و با راه هاي گوناگون در صدد ضربه زدن به اين سخن تازه باشد تا نتواند حرف خود را به گوش جهانيان برساند. مردمي كه از مادي گرايي خسته شده و تشنه زلال معنويت هستند بي شك با شنيدن شمه اي از معنويت اسلام به آن رو خواهند آورد و اين براي غرب خطرناك است. «امروز انسان ها در همه نقاط دنيا تقريباً : به خصوص در همين كشورهاي غربي و مادي- از ماديت دلزده شده اند، دل شان براي يك معنويتي كه درست هم آن معنويت را نمي شناسند، پر مي زند و جوان ها سر در گم دنبال چيزي وراي اين ظواهر مادي و اين لذات مادي هستند كه براي آنها عادي شده، دنبال معنويتند اما قدرت هاي اداره كننده عالم، مديريت هاي اقتصادي دنيا يعني، همين غارتگران[و] چپاولگران … نمي گذارند ملت ها به سمت معنويت راه پيدا كنند، شوق هست، اما مانع هم هست در يك چنين دنيايي، جمهوري اسلامي…، يك هماوردطلبي بزرگ نسبت به استكبار جهاني است و فلسفه هاي آنها را باطل مي كند…» (امام خامنه اي، 19/2/86) يكي از نشانه هاي بروز معنويت، حجاب اسلامي بانوان است كه به شدت با ماديت تعارض دارد، چرا كه يكي از راهكارهاي ترويج فساد و مبارزه با معنويت استفاده ابزاري از زنان و رواج بي بندوباري بين جوانان است. از اين رو يكي از سياست هاي جدي غرب مبارزه با حجاب و پوشش زنان است. تصويب قوانين ضدحجاب در كشورهاي اروپايي، اذيت و آزار و گاه محاكمه و جريمه بانوان محجبه، ترويج فحشا براي مبارزه با عفت و حيا، اهداي جايزه صلح به زنان معلوم الحال و مخالف حجاب، مخالفت و سنگ اندازي براي ورزشكاران محجبه زن مسلمان و … همه در راستاي همان سياستي است كه خواهان حذف معنويت از جامعه است. چنانچه مقام معظم رهبري نيز به آن، اينگونه اشاره كرده اند: «ببينيد الان چقدر خرج مي كنند و زحمت مي كشند، براي اين كه حجاب را در دنيا از بين ببرند؛ كشورهايي كه خودشان را مهد آزادي هم مي دانند، مي بينيد كه چه مي كنند براي مبارزه با حجاب.» (امام خامنه اي،14/7/1383)

سال هاي قبل ايران توسط چماقداري مانند رضا ميرپنج درصدد اجراي اين حركت ضدانساني بر آمد، اما مردم مسلمان ايران با خون دل در برابر اين توطئه ايستادند. در همين رابطه امام راحل فرمود: «خدا مي داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب. حجاب انسانيت را پاره كردند اينها.» (صحيفه امام، ج 3، ص300) امروز نيز با استخدام برخي زنان مشهور ايراني در سياست يا در هنر و ورزش و … همان سياست را پيش گرفته اند. كشف حجاب اين زنان مواجب بگير مقابل دوربين هاي تلويزيوني و بازي در فيلم هاي مستجهن توسط برخي هنرپيشگان زن ايراني همه براي همين هدف است. سياستي كه امروز در انقلاب اسلامي مردم مصر به گونه اي ديگر پياده شده و روسپيان به خدمت صهيونيست در آمده تا با برهنگي خود شايد به زعم خام خللي در انقلاب اسلامي مردم به وجود آورند. ترس غرب از حجاب اسلامي بانوان و هزينه هاي گزاف براي مبارزه با آن نشان از قدرت معنويت حجاب دارد. از اين رو يكي از سياست هاي اصلي نظام در عرصه فرهنگ ترويج حجاب و پوشش در ميان زنان بوده است، گرچه در اين ميان پستي و بلندي هاي بسياري وجود دارد و همواره با كاستي هايي قابل توجه مواجه بوده ايم، اما سياست كلي بر مبارزه با بي بندوباري بوده است. رفتار امروز در برابر حجاب زنان نشان از اين دارد اين سياست نظام، بسيار راهبردي و صحيح بوده است و يكي از نقاطي است كه بر فرهنگ مادي غرب آسيب جدي وارد مي كند. در اين رابطه امام خامنه اي تحليلي اين گونه دارند: «تجربه هاي تلخي كه امروز ما شاهد هستيم در غرب اتفاق مي افتد، حاصل نوع نگاهي است كه غرب به زن دارد و تقابلي است كه خواسته است بين زن و مرد به وجود آورد. به خاطر ديدن اين تجربه ها از اين مسئله بيزاريم. غرب به دليل نوع نگاهي كه به زن دارد، سعي مي كند به نيازهايي دامن بزند كه نيازهاي واقعي انسان به حساب نمي آيند. مثلاً از معنويت كه نياز واقعي و اساسي انسان است، غفلت مي كند، در حالي كه به نيازهاي مادي مي پردازد و آنها را نيازهاي اصلي جلوه مي دهد كه به هيچ وجه اين طور نيست. سال ها غرب با معنويت و مظاهر آن جنگيده است. يكي از مظاهر معنويت كه غرب هيچ وقت با آن سر سازگاري نداشته و ندارد، حجاب است.» (امام خامنه اي، 18/07/1377) اولين و بارزترين شاخصه اي كه حجاب و اخلاق اسلامي به دنبال مي آورد رشد معنويت است. وقتي حجاب وارد ميدان مي شود و همه افراد جامعه به تناسب خود حجاب را رعايت مي كنند ماديت كم رنگ مي شود و در مقابل معنويت و ارزش هاي دروني انسان بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.از اين رو مقام معظم رهبري تأكيد دارند: «بايد مسائل ارزشي اسلام در جامعه ما احيا بشود. مثلاً مسئله حجاب ، يك مسئله ارزشي است. … ما كه روي حجاب اين قدر مقيديم، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمك مي كند تا بتواند به آن رتبه معنوي عالي خود برسد و دچار آن لغزش گاه هاي بسيار لغزنده اي كه سر راهش قرار داده اند، نشود.» (امام خامنه اي، 04/10/1370)

يكي از راهبردهاي مهم غرب در مبارزه با فرهنگ معنوي اسلام كه امروزه در سرتاسر دنيا خواهان پيدا كرده است مبارزه با حجاب است! چنانچه حتي حجاب هاي حداقلي شهروندان مسلمان خود با يك روسري را هم بر نمي تابند !

به گفته مقام رهبري: «آنها با همه چيز كنار مي آيند، جز با دو، سه چيز؛ يكي از آنها و شايد مهم ترينش حفظ اين حالت حفاظ منضبط ميان دو جنس زن و مرد است؛ يعني خويشتن داري در مقابل چيزي كه به آن آزادي جنسي گفته مي شود. در مقابل اين، به شدت سرسختند؛ هر كار ديگري بكنند، مهم نيست، اما اين از لحاظ ارزشي غلط است؛ عكسش درست است. ما از دنياي غرب كه آمدند زن بشري را در طول دوره هاي گذشته تا امروز اين قدر مورد تحقير قرار دادند، طلبكاريم . شما خيال كرده ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعه كذايي و آن لباس هاي «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن» و همان هايي را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما برمي دارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها مي خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مي شد.» (همان). در وصيت نامه شهدا - اين نوشته هاي ماندگار شهداي دفاع مقدس- پس از دفاع از ولايت و فرهنگ عاشورا شايد مهم ترين مسئله، توصيه به حجاب باشد و جالب است رويكرد شهدا به حجاب - مانند آنچه در فوق گذشت- يك مظهر معنويت براي مقابله با فرهنگ غرب است و اين نشان از درك و بصيرت بالاي شهداي خميني دارد. براي نمونه چند جمله از وصيت شهدا ذكر مي شود: «تو اي خواهر ديني ام! چادر سياهي كه تو را احاطه كرده است از خون سرخ من كوبنده تر است.» همچنين «حفظ حجاب همچون جهاد در راه خداست.» و شهيد ديگري مي گويد: «از تمامي خواهرانم مي خواهم كه حجاب؛ اين لباس رزم را حافظ باشند.» و يا «خواهرم! حجاب تو مشت محكمي بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مي زند.» همين طور «شما خواهرانم و مادرانم! حجاب شما جامعه را از فساد به سوي معنويت و صفا مي كشاند.» و «اي خواهرم! قبل از هر چيز استعمار از سياهي چادر تو مي ترسد تا سرخي خون من!»
(چرا غرب از حجاب مي ترسد؟ مهدی عامری،بصيرت، 90/10/17 چرا غرب از حجاب مي ترسد؟

 نظر دهید »

حجاب درمسیحیت

03 آذر 1393 توسط امير آبادي فراهاني

پوشش وحجاب پيش از آيين مسيحيت

در آيين مسيحيت، پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح(ع) مي‌كوشيدند مانند حضرت مريمƒ موي خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي‌ ـ به خصوص نقاشان قديمي‌تر‌ ـ تصوير حضرت مريمƒ را با پوشش و حجاب كامل مي‌كشيدند‌. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس، يكي از كامل‌ترين حجاب‌ها را انتخاب كرده‌اند‌. اين امر نشان مي‌دهد كه از نظر آنان‌، داشتن حجاب‌، به دين‌داري نزديك‌تر و در پيشگاه خدا پسنديده‌تر است.

مسيحيت، نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، گام را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‏شد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست سالگي اجباري بود.65

بنابراين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هرگونه آرايش و تزيين فراخواند. در متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتّي براي خاتون‏هاي اشراف - ضروري بود. در اعياد نيز، كسي آن را كنار نمي‏گذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچه‏هاي زربافت آن را تزيين مي‏نمودند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس يا گردش‏هايي دور از چشم نامحرمان، شركت مي‏جستند.66

انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جديد مي‏خوانيم:

همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبت‏گو و نه بنده شراب زياده؛ بلكه معلمات تعليم نيكو* تا زنان جوان را خِرَد بياموزند كه شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خردانديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود كه مبادا كلام خدا متهم شود.67

علاوه بر اين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي68 لزوم سكوت به ويژه در كليسا،69 باوقار و امين بودن زن70 و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، مي‏گويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آن‌كه تمام بدنت در جهنم افكنده شود.*71

دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي، كه بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان مي‏دهد.72 در مورد سيره عملي زنان مسيحي، گفته شده: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد. وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زن‏ها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشانده، تقريباً به زمين مي‏رسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.73

هنگام ظهور مسيح(ع) در فلسطين‌، اروپا در شرك و بت‌پرستي بود‌. مردم گرفتار آداب‌ورسوم مشركانه بودند و زنان آنها معمولاً موي خود را نمي‌پوشاندند‌. اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح(ع)، پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت‌. ويل دورانت در مورد سيرة عملي زنان مسيحي چنين مي‏نويسد:

ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد…. البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينال‏ها، در ازي جامه‏هاي خواتين را معيّن مي‏كردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند…‌.74 تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به روشني حجاب كامل زنان را نشان مي‏دهد.75
مستندات فقهي پوشش در آيين مسيحيت

در مسيحيت ـ همانند اديان زردشت و يهود ـ حجاب امري معمول و مورد تأييد است. مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه از آن قدم فراتر نهاد؛ زيرا در شريعت يهود تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‌شد. اما در مسيحيت، تجرد مقدس شمرده شد؛ از‌اين‌رو، براي از بين بردن زمينه تحريك و تهييج جنسي، زنان به رعايت عفت كامل و دوري از هرگونه آرايش، به صورت شديدتري فراخوانده شده‌اند. البته در تعاليم مسيحيت تأكيد بيشتر بر ترك عموم لذات دنيوي و از بين بردن شهوت است؛ از اين‌رو، رهبانيت در قرن 4 و 5 در اين آيين به وجود آمد. زنان راهبه مسيحي با رعايت عفت كامل و حجاب، مشغول خدمت به مردم شدند.

در انجيل بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در انجيل مي‏خوانيم:

زنان جوان خِرد‌انديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود باشند. دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي كه براساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود.76
افراط در مسيحيت

بيان شد كه مسيحيت در خصوص حجاب نه تنها روند شريعت يهود را پيروي كرد، بلكه قوانين شديد آن را دنبال كرد. و در برخي موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخت. عدم ازدواج و تجرّد، مقدس شمرده مي‏شد؛ از اين‌رو، مسيحيت، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هر گونه آرايش و تزيين فراخواند. تا قبل از قرن هجده سالگي، زنان حتي معيشت خود را از طريق كار در منزل تأمين مي‌كردند.77 در آتن، زنِ متعلق به خانواده مرفه در اتاق‌هاي جداگانه زندگي مي‌كردند و شب‌ها در را به‌رويش قفل مي‌كردند تا از ديگران جدا باشد.78 هيچ زني حق نداشت پرستار، بازيگر، دبي يا چيزي نظير آن بشود؛ چون مشاغل بيروني را براي آن مناسب نمي‌ديدند.79

در كتاب مقدس، در مورد لزوم آراستگي به حيا و كنار نهادن آرايش ظاهري چنين آمده است:

همچنين زنان، خويشتن را بيارايند به لباسِ مزّين به حيا و پرهيز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مرواريد و رختِ گران‏بها*‌…زن با سكوت به كمال اطاعت تعليم گيرد* و زن را اجازت نمي‏دهم كه تعليم دهد يا بر شوهر مسلّط شود؛ بلكه در سكوت بماند*80
گونه‌هاي پوشش در مسيحيت

بر اساس آنچه گذشت، گونه‌هاي حجاب در مسيحيت اين‌گونه قابل تقسيم است:

1. حجاب پوششي: مسيحيت با دستور تجرد و زندگي رهباني‌، بر لزوم حجاب پوششي و رعايت عفت تأكيد فراوان دارد. نه تنها پوشاندن صورت را الزامي كرد، بلكه تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري را نيز ممنوع كرد. صريحاً بيان مي‌كند كه « شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس،….».81 زن محترم وقتي از خانه خارج مي‌شد، از روبند استفاده مي‌كرد.82

2. حجاب رفتاري: «…ليكن من به شما مي‌گويم هر كسي به زني نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قطعش كن و از خود دور‌انداز؛ زيرا تو را بهتر كه عضوي از اعضايت تباه گردد تا تمام بدند در جهنم افكنده شود».83هيچ كس براي زناني كه زيبايي‌شان را در معرض فروش مي‌گذاشتند، احترامي‌قائل نبود.84

3. گفتاري: پوشش زن در مسيحيت آن‌قدر شديد بود كه بيشتر ترجيح مي‌داد، زنان خانه‌نشين و نيكو و مطيع شوهران خود باشند و كمتر وارد اجتماع مي‌شدند. از طرفي، مردان را نيز ملزم به رعايت شديد چشم مي‌نمود و سفارش مي‌كرد كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است.85 از زن محترم انتظار نمي‌رفت كه با هر كس كه در راه بر مي‌خورد وارد صحبت شود.86
نتيجه‌گيري

هدف مقاله صرفاً ارائه مستندات شرعي براي توجه اديان بر مسئله پوشش و حجاب بود تا نشان داده شود، فرهنگ به تنهايي بر اين مهم تأكيد نداشته است؛ بلكه اديان، هماهنگ با فطرت آدمي،گرايش به پوشش و عفاف را به عنوان يك اصل پسنديده مطرح كردند در اديان، صرفاً به حجاب ظاهري تأكيد و بسنده نشده؛ بلكه حجاب باطني به عنوان آراستگي دروني و تلاش در جهت تأديب نفس براي هر مرد و زنِ متدين توصيه شده است. از ديگر مسائلي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مسئله فرهنگ‌پذيري است كه بر تمام شئونات اجتماعي تأثير دارد. حتي نحوه تغذيه، پوشش و نيز چگونگي تفريح و تفرج را نيز تحت تأثير خود قرار داده است. هنگامي‌كه عملي به عنوان فرهنگ جهاني در جامعه تبليغ شد، آن جامعه بدون توجه به اعتقادات و مصالح خود، تن به فرهنگ به اصطلاح جهان مي‌دهد؛ در حالي كه اديان در عرصه اصيل خود انسان را به ارزش‌هاي والاي انساني سوق مي‌دهند و از چهره زن، مريم، آسيه، خديجه و سرانجام، فاطمهƒ مي‌سازد.


پوشش وحجاب پيش از آيين مسيحيت

در آيين مسيحيت، پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح(ع) مي‌كوشيدند مانند حضرت مريمƒ موي خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي‌ ـ به خصوص نقاشان قديمي‌تر‌ ـ تصوير حضرت مريمƒ را با پوشش و حجاب كامل مي‌كشيدند‌. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس، يكي از كامل‌ترين حجاب‌ها را انتخاب كرده‌اند‌. اين امر نشان مي‌دهد كه از نظر آنان‌، داشتن حجاب‌، به دين‌داري نزديك‌تر و در پيشگاه خدا پسنديده‌تر است.

مسيحيت، نه تنها احكام شريعت يهود د پوشش وحجاب پيش از آيين مسيحيت

در آيين مسيحيت، پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح(ع) مي‌كوشيدند مانند حضرت مريمƒ موي خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي‌ ـ به خصوص نقاشان قديمي‌تر‌ ـ تصوير حضرت مريمƒ را با پوشش و حجاب كامل مي‌كشيدند‌. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس، يكي از كامل‌ترين حجاب‌ها را انتخاب كرده‌اند‌. اين امر نشان مي‌دهد كه از نظر آنان‌، داشتن حجاب‌، به دين‌داري نزديك‌تر و در پيشگاه خدا پسنديده‌تر است.

مسيحيت، نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، گام را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‏شد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست سالگي اجباري بود.65

بنابراين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هرگونه آرايش و تزيين فراخواند. در متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتّي براي خاتون‏هاي اشراف - ضروري بود. در اعياد نيز، كسي آن را كنار نمي‏گذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچه‏هاي زربافت آن را تزيين مي‏نمودند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس يا گردش‏هايي دور از چشم نامحرمان، شركت مي‏جستند.66

انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جديد مي‏خوانيم:

همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبت‏گو و نه بنده شراب زياده؛ بلكه معلمات تعليم نيكو* تا زنان جوان را خِرَد بياموزند كه شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خردانديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود كه مبادا كلام خدا متهم شود.67

علاوه بر اين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي68 لزوم سكوت به ويژه در كليسا،69 باوقار و امين بودن زن70 و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، مي‏گويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آن‌كه تمام بدنت در جهنم افكنده شود.*71

دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي، كه بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان مي‏دهد.72 در مورد سيره عملي زنان مسيحي، گفته شده: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد. وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زن‏ها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشانده، تقريباً به زمين مي‏رسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.73

هنگام ظهور مسيح(ع) در فلسطين‌، اروپا در شرك و بت‌پرستي بود‌. مردم گرفتار آداب‌ورسوم مشركانه بودند و زنان آنها معمولاً موي خود را نمي‌پوشاندند‌. اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح(ع)، پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت‌. ويل دورانت در مورد سيرة عملي زنان مسيحي چنين مي‏نويسد:

ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد…. البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينال‏ها، در ازي جامه‏هاي خواتين را معيّن مي‏كردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند…‌.74 تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به روشني حجاب كامل زنان را نشان مي‏دهد.75
مستندات فقهي پوشش در آيين مسيحيت

در مسيحيت ـ همانند اديان زردشت و يهود ـ حجاب امري معمول و مورد تأييد است. مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه از آن قدم فراتر نهاد؛ زيرا در شريعت يهود تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‌شد. اما در مسيحيت، تجرد مقدس شمرده شد؛ از‌اين‌رو، براي از بين بردن زمينه تحريك و تهييج جنسي، زنان به رعايت عفت كامل و دوري از هرگونه آرايش، به صورت شديدتري فراخوانده شده‌اند. البته در تعاليم مسيحيت تأكيد بيشتر بر ترك عموم لذات دنيوي و از بين بردن شهوت است؛ از اين‌رو، رهبانيت در قرن 4 و 5 در اين آيين به وجود آمد. زنان راهبه مسيحي با رعايت عفت كامل و حجاب، مشغول خدمت به مردم شدند.

در انجيل بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در انجيل مي‏خوانيم:

زنان جوان خِرد‌انديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود باشند. دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي كه براساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود.76
افراط در مسيحيت

بيان شد كه مسيحيت در خصوص حجاب نه تنها روند شريعت يهود را پيروي كرد، بلكه قوانين شديد آن را دنبال كرد. و در برخي موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخت. عدم ازدواج و تجرّد، مقدس شمرده مي‏شد؛ از اين‌رو، مسيحيت، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هر گونه آرايش و تزيين فراخواند. تا قبل از قرن هجده سالگي، زنان حتي معيشت خود را از طريق كار در منزل تأمين مي‌كردند.77 در آتن، زنِ متعلق به خانواده مرفه در اتاق‌هاي جداگانه زندگي مي‌كردند و شب‌ها در را به‌رويش قفل مي‌كردند تا از ديگران جدا باشد.78 هيچ زني حق نداشت پرستار، بازيگر، دبي يا چيزي نظير آن بشود؛ چون مشاغل بيروني را براي آن مناسب نمي‌ديدند.79

در كتاب مقدس، در مورد لزوم آراستگي به حيا و كنار نهادن آرايش ظاهري چنين آمده است:

همچنين زنان، خويشتن را بيارايند به لباسِ مزّين به حيا و پرهيز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مرواريد و رختِ گران‏بها*‌…زن با سكوت به كمال اطاعت تعليم گيرد* و زن را اجازت نمي‏دهم كه تعليم دهد يا بر شوهر مسلّط شود؛ بلكه در سكوت بماند*80
گونه‌هاي پوشش در مسيحيت

بر اساس آنچه گذشت، گونه‌هاي حجاب در مسيحيت اين‌گونه قابل تقسيم است:

1. حجاب پوششي: مسيحيت با دستور تجرد و زندگي رهباني‌، بر لزوم حجاب پوششي و رعايت عفت تأكيد فراوان دارد. نه تنها پوشاندن صورت را الزامي كرد، بلكه تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري را نيز ممنوع كرد. صريحاً بيان مي‌كند كه « شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس،….».81 زن محترم وقتي از خانه خارج مي‌شد، از روبند استفاده مي‌كرد.82

2. حجاب رفتاري: «…ليكن من به شما مي‌گويم هر كسي به زني نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قطعش كن و از خود دور‌انداز؛ زيرا تو را بهتر كه عضوي از اعضايت تباه گردد تا تمام بدند در جهنم افكنده شود».83هيچ كس براي زناني كه زيبايي‌شان را در معرض فروش مي‌گذاشتند، احترامي‌قائل نبود.84

3. گفتاري: پوشش زن در مسيحيت آن‌قدر شديد بود كه بيشتر ترجيح مي‌داد، زنان خانه‌نشين و نيكو و مطيع شوهران خود باشند و كمتر وارد اجتماع مي‌شدند. از طرفي، مردان را نيز ملزم به رعايت شديد چشم مي‌نمود و سفارش مي‌كرد كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است.85 از زن محترم انتظار نمي‌رفت كه با هر كس كه در راه بر مي‌خورد وارد صحبت شود.86
نتيجه‌گيري

هدف مقاله صرفاً ارائه مستندات شرعي براي توجه اديان بر مسئله پوشش و حجاب بود تا نشان داده شود، فرهنگ به تنهايي بر اين مهم تأكيد نداشته است؛ بلكه اديان، هماهنگ با فطرت آدمي،گرايش به پوشش و عفاف را به عنوان يك اصل پسنديده مطرح كردند در اديان، صرفاً به حجاب ظاهري تأكيد و بسنده نشده؛ بلكه حجاب باطني به عنوان آراستگي دروني و تلاش در جهت تأديب نفس براي هر مرد و زنِ متدين توصيه شده است. از ديگر مسائلي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مسئله فرهنگ‌پذيري است كه بر تمام شئونات اجتماعي تأثير دارد. حتي نحوه تغذيه، پوشش و نيز چگونگي تفريح و تفرج را نيز تحت تأثير خود قرار داده است. هنگامي‌كه عملي به عنوان فرهنگ جهاني در جامعه تبليغ شد، آن جامعه بدون توجه به اعتقادات و مصالح خود، تن به فرهنگ به اصطلاح جهان مي‌دهد؛ در حالي كه اديان در عرصه اصيل خود انسان را به ارزش‌هاي والاي انساني سوق مي‌دهند و از چهره زن، مريم، آسيه، خديجه و سرانجام، فاطمهƒ مي‌سازد.

مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، گام را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‏شد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست سالگي اجباري بود.65

بنابراين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هرگونه آرايش و تزيين فراخواند. در متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتّي براي خاتون‏هاي اشراف - ضروري بود. در اعياد نيز، كسي آن را كنار نمي‏گذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچه‏هاي زربافت آن را تزيين مي‏نمودند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس يا گردش‏هايي دور از چشم نامحرمان، شركت مي‏جستند.66

انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جديد مي‏خوانيم:

همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبت‏گو و نه بنده شراب زياده؛ بلكه معلمات تعليم نيكو* تا زنان جوان را خِرَد بياموزند كه شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خردانديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود كه مبادا كلام خدا متهم شود.67

علاوه بر اين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي68 لزوم سكوت به ويژه در كليسا،69 باوقار و امين بودن زن70 و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، مي‏گويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آن‌كه تمام بدنت در جهنم افكنده شود.*71

دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي، كه بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان مي‏دهد.72 در مورد سيره عملي زنان مسيحي، گفته شده: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد. وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زن‏ها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشانده، تقريباً به زمين مي‏رسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.73

هنگام ظهور مسيح(ع) در فلسطين‌، اروپا در شرك و بت‌پرستي بود‌. مردم گرفتار آداب‌ورسوم مشركانه بودند و زنان آنها معمولاً موي خود را نمي‌پوشاندند‌. اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح(ع)، پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت‌. ويل دورانت در مورد سيرة عملي زنان مسيحي چنين مي‏نويسد:

ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد…. البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينال‏ها، در ازي جامه‏هاي خواتين را معيّن مي‏كردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند…‌.74 تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به روشني حجاب كامل زنان را نشان مي‏دهد.75

مستندات فقهي پوشش در آيين مسيحيت

در مسيحيت ـ همانند اديان زردشت و يهود ـ حجاب امري معمول و مورد تأييد است. مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه از آن قدم فراتر نهاد؛ زيرا در شريعت يهود تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده مي‌شد. اما در مسيحيت، تجرد مقدس شمرده شد؛ از‌اين‌رو، براي از بين بردن زمينه تحريك و تهييج جنسي، زنان به رعايت عفت كامل و دوري از هرگونه آرايش، به صورت شديدتري فراخوانده شده‌اند. البته در تعاليم مسيحيت تأكيد بيشتر بر ترك عموم لذات دنيوي و از بين بردن شهوت است؛ از اين‌رو، رهبانيت در قرن 4 و 5 در اين آيين به وجود آمد. زنان راهبه مسيحي با رعايت عفت كامل و حجاب، مشغول خدمت به مردم شدند.

در انجيل بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در انجيل مي‏خوانيم:

زنان جوان خِرد‌انديش، عفيفه، خانه‏نشين، نيكو و مطيع شوهران خود باشند. دستورات ديني پاپ‏ها و كاردينال‏هاي مسيحي كه براساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود.76

افراط در مسيحيت

بيان شد كه مسيحيت در خصوص حجاب نه تنها روند شريعت يهود را پيروي كرد، بلكه قوانين شديد آن را دنبال كرد. و در برخي موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخت. عدم ازدواج و تجرّد، مقدس شمرده مي‏شد؛ از اين‌رو، مسيحيت، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هر گونه آرايش و تزيين فراخواند. تا قبل از قرن هجده سالگي، زنان حتي معيشت خود را از طريق كار در منزل تأمين مي‌كردند.77 در آتن، زنِ متعلق به خانواده مرفه در اتاق‌هاي جداگانه زندگي مي‌كردند و شب‌ها در را به‌رويش قفل مي‌كردند تا از ديگران جدا باشد.78 هيچ زني حق نداشت پرستار، بازيگر، دبي يا چيزي نظير آن بشود؛ چون مشاغل بيروني را براي آن مناسب نمي‌ديدند.79

در كتاب مقدس، در مورد لزوم آراستگي به حيا و كنار نهادن آرايش ظاهري چنين آمده است:

همچنين زنان، خويشتن را بيارايند به لباسِ مزّين به حيا و پرهيز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مرواريد و رختِ گران‏بها*‌…زن با سكوت به كمال اطاعت تعليم گيرد* و زن را اجازت نمي‏دهم كه تعليم دهد يا بر شوهر مسلّط شود؛ بلكه در سكوت بماند*80

گونه‌هاي پوشش در مسيحيت

بر اساس آنچه گذشت، گونه‌هاي حجاب در مسيحيت اين‌گونه قابل تقسيم است:

1. حجاب پوششي: مسيحيت با دستور تجرد و زندگي رهباني‌، بر لزوم حجاب پوششي و رعايت عفت تأكيد فراوان دارد. نه تنها پوشاندن صورت را الزامي كرد، بلكه تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ كردن مو و تغيير صورت ظاهري را نيز ممنوع كرد. صريحاً بيان مي‌كند كه « شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس،….».81 زن محترم وقتي از خانه خارج مي‌شد، از روبند استفاده مي‌كرد.82

2. حجاب رفتاري: «…ليكن من به شما مي‌گويم هر كسي به زني نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قطعش كن و از خود دور‌انداز؛ زيرا تو را بهتر كه عضوي از اعضايت تباه گردد تا تمام بدند در جهنم افكنده شود».83هيچ كس براي زناني كه زيبايي‌شان را در معرض فروش مي‌گذاشتند، احترامي‌قائل نبود.84

3. گفتاري: پوشش زن در مسيحيت آن‌قدر شديد بود كه بيشتر ترجيح مي‌داد، زنان خانه‌نشين و نيكو و مطيع شوهران خود باشند و كمتر وارد اجتماع مي‌شدند. از طرفي، مردان را نيز ملزم به رعايت شديد چشم مي‌نمود و سفارش مي‌كرد كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است.85 از زن محترم انتظار نمي‌رفت كه با هر كس كه در راه بر مي‌خورد وارد صحبت شود.86

نتيجه‌گيري

هدف مقاله صرفاً ارائه مستندات شرعي براي توجه اديان بر مسئله پوشش و حجاب بود تا نشان داده شود، فرهنگ به تنهايي بر اين مهم تأكيد نداشته است؛ بلكه اديان، هماهنگ با فطرت آدمي،گرايش به پوشش و عفاف را به عنوان يك اصل پسنديده مطرح كردند در اديان، صرفاً به حجاب ظاهري تأكيد و بسنده نشده؛ بلكه حجاب باطني به عنوان آراستگي دروني و تلاش در جهت تأديب نفس براي هر مرد و زنِ متدين توصيه شده است. از ديگر مسائلي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مسئله فرهنگ‌پذيري است كه بر تمام شئونات اجتماعي تأثير دارد. حتي نحوه تغذيه، پوشش و نيز چگونگي تفريح و تفرج را نيز تحت تأثير خود قرار داده است. هنگامي‌كه عملي به عنوان فرهنگ جهاني در جامعه تبليغ شد، آن جامعه بدون توجه به اعتقادات و مصالح خود، تن به فرهنگ به اصطلاح جهان مي‌دهد؛ در حالي كه اديان در عرصه اصيل خود انسان را به ارزش‌هاي والاي انساني سوق مي‌دهند و از چهره زن، مريم، آسيه، خديجه و سرانجام، فاطمهƒ مي‌سازد.

 2 نظر

پوشش درایران باستان؟

20 آبان 1393 توسط امير آبادي فراهاني

منزلت زنان در عصر نوسنگی
از حدود 8 هزار سال قبل از میلاد یا دوران نوسنگی و در مرحله کشاورزی و بعد شهرنشینی، نقش زن در امور و مسائل روزمره و مسائل آسمانی مورد توجه بوده است. در اولین قطعات کوچک نقاشی شده از جنس گل پخته که به ندرت تصویر انسانی بر آنها دیده می شود، تنها نقش زن مشهود است. در فلات ایران، در هزاره های دهم و نهم ق.م زن «رب النوع مادر» یا «ایزدبانوی مادر» و «الهه باروری» است که وظیفه اصلی ِوی در طبیعت، آفرینش و زندگی است.

آنها نگهبانان آتش و سازنده ظروف سفالین و فراهم آورنده میوه طبیعی بودند. از این عصر، تعداد زیادی مجسمه سفالین از رب النوع مادر که خدای نعمت و فراوانی است، در دست است. این رب النوع در ایران ماقبل تاریخ پیداشده و همسری داشته است که در آن ِ واحد هم شوهر و هم فرزند او محسوب می شد و در اینجا می توان اساس ازدواج با محارم را در مذاهب اقوام ایرانی جستجو کرد.

در زمان باستان نیز، زنان پارسی منزلت بالایی داشتند؛ چراکه در دوران زرتشت، مقام زنان و مردان یکسان بود و زنان می توانستند به مقام قضاوت، پادشاهی و… برسند. در میان افشاسپندان (فرشتگان) زرتشتی نیز، چندین فرشته نام های مؤنث داشتند که از مرتبه والای زن در آن دوران حکایت دارد.

حجاب قبل از اسلام
تاریخ باستان، تاریخ نظامی و سیاسی است و تحقیق در مورد نوع پوشش و حجاب زنان این دوره، کار آسانی نیست. برای به دست آوردن دلایل محکم باید به منابع موجود از آن دوران اشاره کرد. برپایه متون تاریخی، در تمدن ها و ادیان پیشین جهان، به ویژه در سلسله های مختلف ایران باستان، در دوره ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی، حجاب در میان زنان معمول بوده است و این حقیقت روشن می شود که با ورود اسلام به ایران، حجاب وارد نشده است و حجاب آنان با توجه به شرایط اقلیمی، اجتماعی، کار و پیشه، سبک و اسلوب خاص داشت. آنچه بر صحت این ادعا گواهی دارد، نوع پوشش آنهاست که می توان آن را در دوران باستان از روی کتیبه های به جا مانده در مکان های باستانی(نقش رستم)، تحت جمشید، نقش رجب و…)، ظروف، تندیس ها و مجسمه های محافظت شده در موزه ها و در دوران بعد از اسلام از طریق منابع و کتاب های معتبر مانند شاهنامه فردوسی که آینه تمام نمای فرهنگ ایران زمین است، مشاهده کرد.

شاهنامه، کتاب ملی و حماسی ایرانیان، گرچه مملو از تاریخ حماسی و نظامی ایرانیان باستان است، اما نحوه پوشش زنان آن دوره را نیز در ابیاتی بازگو می کند. با وجود آنکه شاهنامه بیشتر به تاریخ شاهان و شرح جهانداری ها و جهانگشایی های آنان توجه دارد، گوشه هایی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز نشان می دهد و در این میان بارها به «پوشیده رویان» در مورد زنان ایرانی اشاره می کند و چندین بار نیز به حجاب «چادر» اشاراتی دارد و نشان می دهد که زنان ما از زمان های باستان دارای چادر بوده اند.

از شاهنامه چنین برمی آید که از ابتدای تاریخ، یعنی دوران جمشید و فریدون، زنان ایران «پوشیده روی» بوده اند. چنان که در گرفتار شدن دو خواهر جمشید به دست ضحاک می گوید:
دو پاکیزه از خانه جمشید برون آوریدند لرزان چو بید
که جمشید را هر دو خواهر بدند سر بانوان را چو افسر بدند
ز پوشیده رویان یکی شهرناز دگر ماهرویی به نام ارنواز

در داستان هفت خوان اسفندیار آمده است:
ز پوشیده رویان از جاسب پنج برفتند با مویه و درد و رنج
دو خواهر دو دختر یکی مادرش ابا مویه مادر به غم دخترش

فردوسی در موارد متعدد، پوشیده رویان را به «معنی «مادر»، «همسر» و «دختر» خانواده به کار برده است.

زنان اشراف؛ الگویی برای سایر زنان
تندیس های به جامانده از آن دوران، فقط حجاب زنان اشرافی را نشان می دهد که با تطبیق آثار کتبی، سنگ نوشته ها و تندیس ها و با تدبر در منابع مکتوب و آثار برجای مانده از سلسله های باستانی ایرانی، در بررسی نحوه پوشش معلوم می شود که زنان اشرافی نه تنها حجاب خود را رعایت می کردند، بلکه الگویی برای زنان طبقات پایین جامعه بودند و آنها نیز در مجالس عمومی و در منظر مردم پوشیده بیرون می آمدند.

بعضی از منابع موجود معتقدند زنان ایرانی از چادر و روبنده استفاده نمی کردند، ولی از جلوه گری ها و نمایش اندام برهنه پرهیز می نمودند. نقوش برجای مانده از سکه ها، تندیس ها و نقوش به دست آمده از زنان نشان می دهد زنان ایران باستان حجابی نداشتند، ولی پوشیدگی موی و روی، سنت و وجه امتیاز اشراف به شمار می رفته است.

هردوت و استرابون نیز هر دو پوشیدگی زنان طبقات ممتاز ایران قدیم را امری متداول می دانند و آنرا نوعی اشرافیت به شمار می آورند و تأکید می کنند که زنان طبقات دیگر از این در پرده بودن، خود را آزاد می دانستند. اما با توجه به اینکه واژه «چادر»(cvatur)در زبان پهلوی به معنی «لباس» و «پوشش» آمده است، چنین برمی آید که این وازه قبل از ساسانیان نیز کاربرد داشته است. البته مسلماً اگر چادر هم استفاده می شد، به نحو امروزی آن نبوده است.

بررسی پوشاک زنان ایران باستان
پوشاک زنان مادی
زنان مادی موهای بلند داشته اند، و اگر تنوع آرایش مو هم وجود داشته، از دید مردم آن زمان، هیئت کلی زنان مادی به این صورت بوده است. زنان مادی هیچ گونه پوششی برای سر نداشتند. تنوع الگویی لباس ها زیاد نبود و جامه معمول آنها دو تکه بود؛ که تکه رویی در دو طرف بغل پا «دالبر» داشت به طوری که لباس زیرین مشخص می شد. زنان برخلاف مردان فاقد کفش بودند؛ شاید به دلیل نوع کار و محل اشتغالشان به آن نیاز نداشته اند.

پوشاک زنان پارسی
تاریخ نویسان درباره پوشاک زنان پارسی، اکثراً سخنی به میان نیاورده و با سکوت از آن گذشته اند. این سکوت تاریخ نویسان درباره پوشاک زنان آن دوره یا به علت تماس نداشتن با آنان بر اثر نزاکت اخلاقی ایرانیان بوده که زنان در مجامع عمومی راه نداشتند، یا به علت همانندی لباس آنان با لباس مردان پارسی که به تذکر این شباهت عادی و معمولی، نیازی وجود نداشته است.

از نقوش هخامنشی تصاویری به یادگار مانده که در آن زن های بومی، پوشش های جالبی دارند؛ پیراهن ساده و بلند، دارای آستین پرچین و کوتاه، و از زانو به پایین، دامن شرابه هایی تا به مچ آویزان است.

در این نقوش، تصویری از زن بومی ایران را نشان می دهد که از پهلو بر اسب سوار شده و چادری مستطیل شکل بر روی سر و لباس خود افکنده است و در زیر آن یک پیراهن، دامن بلند و زیر آن نیز، پیراهنی دیگر و بلندتر تا مچ پا نمایان است.

زنان پارسی از نوع لباسی که مردان هخامنشی می پوشیدند نیز استفاده می کردند. این گفته را تصویر حک شده بر روی ظرف گلی، که امروز در موزه هرمیتاز نگهداری می شود، تأیید می کند. شکل این لباس از نظر دامن و بالاپوش به شکلی است که شانه و آستین آن چون مانند شنل است، با هر اندامی متناسب است، و دامن نیز در صورتی که قد زن و مرد، با هم اختلاف زیادی نداشت، مناسب بود. بنابراین لباس زنان این دوره ممکن است که اختلافی با لباس مردان پارسی نداشته باشد.

شاهد دوم برای تأیید این گفته، نقش فرشی است که در پازیریک سیبری به دست آمده آمده است. این فرش متعلق به دوران همخامنشیان بوده و تصویر زنانی را نشان می دهد که لباسی چون لباس مردان پارسی، به تن دارند و کفش هایشان نیز همان است که پارسیان به پا می کردند. فقط اختلافی که در لباس زنان با مردان است، تزییات پیش سینه و شکل یقه آن است که در برخی موراد به صورت زیگزاگ است.چادر زنان پارسی نیز پارچه چهارگوش نازکی بود که بر سر و لباس های خود می انداختند و شبیه چادرهای امروزی بوده است.

لباس زنان درباری، تنوع و مدل های زیادی داشت؛ ملکه ها از شنل یا اشارپ بلندی که پوشاننده بدن و به خصوص سینه ها بود نیز استفاده می کردند.

پوشاک زنان اشکانی
زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند و شنلی بر سر می انداختند، نقابی نیز داشتند که معمولاً به پشت سر می آویختند. از پوشش های دیگر سر که شیوه ای نسبتاً پیچیده و سخت داشت، نیم تاجی فلزی بود. با دستاری بلند بر فراز آن که شنل یا نقاب بر روی افکنده یا بسته می شد.

لباس زنان این دوره پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دارد و یقه راست بود. پیراهن دیگری نیز داشتند که روی اولی می پوشیدند که اندازه آن کوتاه تر از اولی و یقه باز بود. و روی این دو پیراهن، چادری به سر می کردند.

پیراهن از پارچه های منقش و مخصوصاً قلاب دوزی شده تهیه می شد، و کفش ساده مردان اشکانی را به پا می کردند و کمربندشان به شکل نواری بود که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر می بستند.

نقش برجسته ای که از پالمبر در موزه لوور موجود است زنی از دوره اشکانی را نشان می دهد که این زن چادری بر سر دارد و از زیر آن عمامه اش که به طرز مشخصی بافته های آن مشخص است، به چشم می خورد.


مجسمه اشکانی زنی از پالمیر نیز در موزه دمشق است که پوشش زنان این دوره را روشن تر می سازد. این بانو نشسته و چادری او را پوشانده است. بند گوشه چادر به زیر یک تخته فلز بیضی منقوش که با زنجیره ای به گردن آویخته، متصل است. عمامه ای بر سر نهاده و نواری فلزی موی بالای پیشانی او را نگه داشته است و رشته هایی از جواهر زیر عمامه و موی اوست. یک رشته گردنبند چسبیده به گردن دارد و پایین آن، دور یقه پیراهن زیرین، پیداست. بر روی این پیراهن دو رشته سینه ریز گران بهاست و میان رشته پایین و زنجیر چادر، خط یقه پیراهن نمایان است.

با نگاه کردن به تصاویر مربوط به زنان اشکانی و نوع پوشش و چادری که بر سر می کردند، روشن می شود که در این دوره زنان پارتی حجاب خود را حفظ می کردند و در مواردی نیز از نوع پوشش و آرایش یونانیان الهام می گرفتند.

پوشاک زنان ساسانی
پوشاک زنان ساسانی را چون دوره های قبل می توان از روی نقوش سنگی با طرح های روی ظرف جست و جو کرد. زیرا مورخان در این باره سخنی به میان نیاورده اند. نوع لباس بانوان ساسانی را از نقوش سنگی آناهیتا، الهه زیبایی و ثروت، و طرح های روی بشقاب به جامانده، که در موزه های کشورهای خارجی موجود است، می توان دریافت. بانوان ساسانی پیراهن بلند، بسیار پرچین و گشاد می پوشیدند و آن را مانند بانوان اشکانی با نواری در زیر سینه، جمع کرده و می بستند.

زنان ساسانی از پوششی استفاده می کردند که شبیه چادرهای امروزی بوده و این را از نقوشی که بر روی ظروف باقیمانده از آن دوره به دست آمده، می توان فهمید. در طرح بشقابی که شاهزاده ای را در مجلس بزم نشان می دهد، تصویر دو زن نمایان است: هر یک دستمالی روی دهان خود، به پشت سر بسته اند و شلواری چون شلوار مردان به پا دارند و قبایی پوشیده اند که تا وسط ساق پا می رسد و قبا در جلوی دامن سه چاک و در پشت نیز سه چاک دارد و سراسر دور دامن و چاک ها حاشیه دار است.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فرشته هامحجبه اند

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فلسفه حجاب
  • پوشش درایران باستان
  • حجاب درادیان الهی
  • پوشش درمسیحیت
  • مبارزه باحجاب
  • تاریخ حجاب
  • برای هرچیزی حجابی است
  • بدون شرح
  • داستان واقعی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس